روابط خواهر و برادر نقش مهمی در رفتارهای کودکان و برخی از جنبه‌های شخصیتی، هوش و رشد آنها ایفا می‌کند. والدین معمولاً نگران رابطه بین خواهر و برادر هستند و به آن توجه می‌کنند. در روابط نزدیک با خواهر و برادر، کودکان مهارت‌های مهم اجتماعی و شناختی را یاد می‌گیرند. بسیاری از متخصصان باور دارند

تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۹
کد خبر : 2320
بین خواهر و برادر چگونه مصالحه کنیم؟

روابط خواهر و برادر نقش مهمی در رفتارهای کودکان و برخی از جنبه‌های شخصیتی، هوش و رشد آنها ایفا می‌کند. والدین معمولاً نگران رابطه بین خواهر و برادر هستند و به آن توجه می‌کنند.

در روابط نزدیک با خواهر و برادر، کودکان مهارت‌های مهم اجتماعی و شناختی را یاد می‌گیرند. بسیاری از متخصصان باور دارند که روابط خواهر و برادر نقش مهمی در رفتارهای ضداجتماعی و اجتماعی کودکان و برخی از جنبه‌های شخصیتی، هوش و رشد آنها دارند. خواهر و برادر می‌توانند با الگوسازی یا تقویت رفتارهای مناسب یا نامناسب تأثیر مستقیم و یا با ایجاد استرس برای والدین که مهارت والدین را تحت الشعاع قرار می‌دهد، بر رشد یکدیگر تأثیر بگذارند.

عواملی که بر روابط خواهر و برادر اثر می‌گذارند:

– اگر خواهر و برادر بزرگتر (بیش از چهار سال) باشند، احتمالاً رابطه آنها مثبت خواهد بود. این امر در کودکان پیش دبستانی ممکن است به‌طور معمول رخ دهد، اما در برخی موارد نیست. در کودکان پیش دبستانی، اختلاف سنی زیاد یا کم بین خواهر و برادر هیچ تأثیری بر روابط مثبت یا منفی آنها ندارد. همچنین، روابط خواهر و برادر همجنسگرا معمولاً مثبت‌تر از روابط همجنسگرایی نیستند.

عوامل دیگری که بر کیفیت روابط خواهر و برادر تأثیر می‌گذارند عبارتند از:

– نگرش مادر نسبت به کودک کوچکتر، شخصیت کودک، کیفیت رابطه بین والدین، تطابق وضعیت والدین و نحوه مداخله والدین در اختلافات فرزندان.

اگرچه مادران به طور کلی با فرزندان خود رفتارهای متفاوتی دارند، این می‌تواند به خاطر سطوح مختلف رشد کودکان باشد. مطالعات نشان می‌دهد که وقتی مادران دارای دو فرزند هم‌سن هستند، تقریباً به طور یکسان با آنها رفتار می‌کنند.

یک نکته مهم درباره رفتار متفاوت والدین با فرزندان و تأثیر آن بر روابط خواهر و برادر، این است که کودکان به طرز متفاوتی این مسئله را درک می‌کنند. وقتی مادری نسبت به فرزند کوچکترش مهربان‌تر است، بیشتر به او پاسخ می‌دهد و بیشتر کنترل بر اعمال او دارد، روابط خواهر و برادر منفی‌تر می‌شوند. تفاوت بین خواهر و برادرها زمانی بیشتر می‌شود که کودک نگرش متفاوت والدین را به عنوان نشانه بی‌توجهی والدین نسبت به خود و احساس بیزاری از او می‌داند. از طرفی، وقتی والدین با همه فرزندان خود مهربان هستند و از همه آنها مراقبت می‌کنند، شدت اختلافات بین خواهر و برادر کاهش می‌یابد.

رفتار و خلق و خوی کودکان، شامل پاسخ‌های عاطفی، فعالیت‌ها و تماس‌های جسمانی و غیره در رابطه خواهر و برادر، تأثیرگذار است. مطالعات نشان می‌دهد که روحیه بد کودک بزرگتر، روحیه رابطه خواهر و برادر را تعیین می‌کند و این رابطه در واقع برای کودک کوچکتر بی‌تفاوت است.

همچنین رابطه بین اختلافات زوجین و افزایش اختلافات خواهر و برادر وجود دارد. به عبارت دیگر، مشاهده اختلافات والدین باعث افزایش اضطراب، تعارض و تنش در ارتباط خودشان می‌شود.

روش‌های درمانی خاص – مداخله در رابطه با کودکان:

در بسیاری از موارد، کودکان به مهارت‌های حل اختلاف آشنا نیستند. بنابراین، باید به آنها این مهارت‌ها آموزش داده شود. این مهارت‌ها شامل نادیده گرفتن، مذاکره، بیان خشم مناسب و خارج شدن از موقعیت‌های بحرانی است. والدین باید این مهارت‌ها را در خانه به کودکان آموزش دهند و یا آنها را تقویت کنند.

وقتی دلیل اختلاف بین خواهر و برادر این است که هر دوی آنها بی‌صبر هستند و یا قادر به بیان نیازهای فردی خود نیستند، والدین باید برای آنها فعالیت‌ها و سرگرمی‌های مجزا ایجاد کنند. کودکان باید بیشتر از هم جدا بمانند و به عنوان مثال، والدین نباید اصرار کنند که فرزند بزرگتر با فرزند کوچکتر بازی کند. همچنین نباید انتظار داشته باشند که فرزند بزرگترش همیشه نگرانی و مراقبت از فرزند کوچکتر خود را برعهده داشته باشد.

بسیاری از کودکانی که با مشکل برقراری رابطه با خواهر و برادرشان روبرو هستند، مهارت تعاملی خوبی دارند. بنابراین، یکی از نقاط کلیدی در درمان این کودکان استفاده بیشتر از مهارت‌های تعاملی خود و داشتن رفتار مناسب در روابطشان با خواهر و برادر است. بهترین راه برای رسیدن به این هدف استفاده از تکنیک‌های رفتاری است. یکی از تکنیک‌های موثر و مناسب تر، محرومیت کودک از خشونت جسمی و کلامی است.

مداخله در رابطه با والدین:

در بعضی خانواده‌ها، اختلافات بین فرزندان نشانه‌ای از اختلافات موجود در خانواده است. وقتی زوجین رابطه خوبی ندارند یا مشکلات روانی جدی دارند، باید مشکلات والدین قبل از درمان مشکلات کودکان یا حداقل هم‌زمان با درمان مشکلات کودکان رفع شوند.

یکی از مهمترین اصول درمان مشکلات کودکان، تغییر در انتظارات، نگرش‌ها و باورهای والدین است. بسیاری از والدین انتظارات غیر واقعی از فرزندان خود دارند. آنها انتظار دارند که فرزندانشان همیشه مشارکت کنند، کمک کنند و در موارد مختلف دخالت کنند. این نوع والدین به سرعت در تقسیم وظایف بین فرزندان خود دخالت می‌کنند و ناخواسته دعواها و کشمکش‌های کودکان را شدیدتر می‌کنند. بنابراین، والدین باید یاد بگیرند که از دعواهای بیهوده فرزندانشان چشم پوشی کنند و آنها را به خودشان واگذار کنند. باید بیاموزند که خودشان مشکلات را حل کنند.

والدین همچنین باید به صورت صریح به فرزندان خود بگویند که از آنها چه انتظاری دارند و اینکه چه رفتارهایی را در خانه می‌خواهند ببینند. والدین باید بدانند که کودکان مختلف هستند و برابری در اینجا به معنای رفتار یکسان با همه کودکان نیست، بلکه به این معنی است که آنها باید برای هر فرزند وقت بگذارند و به نیازها و تمایلات خانوادگی توجه کنند.

مداخلات محیطی نیز می‌تواند موثر باشد. والدین باید بررسی کنند و ببینند در کدام ساعت و روز و در چه شرایطی بیشتر دعوا می‌شود. در بسیاری از موارد، مداخلات ساده مانند تغییر برنامه خانواده، مثلاً برداشتن یک اسباب‌بازی خاص، می‌تواند دعوا را کاهش دهد. کودکان گاهی اوقات نیاز به حریم خصوصی دارند. اگر امکانش وجود داشته باشد، اتاق کودکان باید جداگانه باشد و اگر اتاق را مشترک استفاده می‌کنند، کودکان باید هر کدام کمد یا کشوی جداگانه داشته باشند تا کسی نتواند وسایل دیگر را لمس کند. بیرون آوردن هر وسیله‌ای از کمد یا کشو به معنای اجازه دیگران برای لمس آن است.

همچنین، تغییر در پیامدهای رفتار نیز می‌تواند مفید باشد. برای مثال، وقتی کودکان در حال دعوا می‌باشند، والدین می‌توانند توجه خود را به کودکی که به طور غیرقابل قبولی رفتار می‌کند، جلب کنند و به کودکی که به طور مثبت عمل می‌کند توجه بیشتری بدهند. این اقدام می‌تواند به کودکان نشان دهد که رفتار مثبت آنها توجه و تاثیر بیشتری دارد و به طور طبیعی راهی برای جلب توجه و فرزندان خود پیدا می‌کنند.

در نهایت، مهم است که والدین به تحلیل و فهم علت دعواها پرداخته و به فرزندان خود کمک کنند تا مهارت‌های حل مسئله و مدیریت خشم را یاد بگیرند. این می‌تواند شامل شناخت و بیان احساسات، مهارت‌های ارتباطی سازنده، نیازهای خود را به طور سالم بیان کردن و یادگیری نحوه جستجوی راه‌حل‌های مشترک باشد. همچنین، والدین می‌توانند از کتاب‌ها، منابع آموزشی و مشاوره حرفه‌ای استفاده کنند تا در مدیریت و حل مسئله در خانواده خود مهارت‌های لازم را بیاموزند.

در کل، اصلاح انتظارات والدین، تنظیم محیط و فراهم کردن محدودیت‌ها، و ارائه آموزش‌های مهارتی به فرزندان می‌تواند به کاهش دعواها در خانواده کمک کند و روابط سالم و عملکرد بهتر را تقویت کند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.