شاید برایتان پیش آمده باشد که بعد از پوشیدن شلوار یا پیراهن مورد علاقهتان ناگهان حس کنید «ای دل غافل، چقدر تنگ شده!»، یا وقتی صبحها از خواب بیدار میشوید…
شاید برایتان پیش آمده باشد که بعد از پوشیدن شلوار یا پیراهن مورد علاقهتان ناگهان حس کنید «ای دل غافل، چقدر تنگ شده!»، یا وقتی صبحها از خواب بیدار میشوید، بدون آنکه فعالیت خاصی کرده باشید، بدنتان را خسته و سنگین احساس کنید. بههرحال، اگر تاکنون با چنین وضعیتی روبهرو شدهاید، احتمال اینکه با اضافهوزن یا چاقی دستوپنجه نرم کنید، زیاد است. البته قرار نیست همین ابتدا ناامیدتان کنم یا بگویم دنیا به آخر رسیده. من قصدم این است که امروز خیلی روراست و صمیمی، درباره بیماریهای مرتبط با چاقی حرف بزنیم؛ از اینکه اصلاً چرا چاق میشویم تا اینکه این اضافهوزن چه بلایی سر بدنمان میآورد، و در نهایت، چه راهکارهایی برای پیشگیری یا کنترل آن داریم. پس اگر مایلید با رفاقت و بیتکلفی سر از کار «چربیهای اضافه» دربیاورید، همراه من بمانید.بهترین روش درمان چاقی امروز اسلیو معده میباشد برای پیدا کردن دکتر اسلیو معده کافیست به این صفحه از سایت دکتر شمس مراجعه و بهترین راهنمایی را دریافت نمایید.
بیایید از همان ابتدا تکلیفمان را روشن کنیم: چاقی تنها مسئلهای ظاهری نیست که مثلاً در مهمانیها انگشتنما شویم یا بهزور در لباسهای قدیمیمان جای بگیریم.
بلکه موضوعی گستردهتر و عمیقتر است که میتواند ریشه انواع بیماریها باشد. در واقع، چاقی یعنی اضافهتجمع چربی در بدن، بهطوریکه سلامت انسان را به خطر میاندازد. اما ما معمولاً آن را محدود به مسئله تناسب اندام میکنیم. حتی شاید در گفتوگوهای روزمره به شوخی به کسی بگوییم: «چاق شدی، رژیم بگیر!» اما واقعیت خیلی جدیتر از این حرفهاست. چاقی به معنای بالارفتن شاخص توده بدنی (BMI) به بیش از ۳۰ است. تازه، آن افرادی که BMI بین ۲۵ تا ۳۰ دارند هم در معرض اضافهوزن هستند و باید مراقب باشند. اما چرا اصلاً این عددها مهماند؟
چون زمانی که ما چربی اضافی در بدن داشته باشیم، این چربی در نقاط مختلف بدن رسوب میکند. فقط هم شکم و پهلو نیست؛ ممکن است در اطراف اندامهای داخلی مثل قلب، کبد یا حتی درون ماهیچهها جمع شود. هر چقدر این بافت چربی بیشتر شود، بار اضافهای روی ارگانها تحمیل میگردد و اینجاست که بیماریهای مختلف کمکم سر و کلهشان پیدا میشود.
برای همین است که بسیاری از متخصصان، اضافهوزن و چاقی را مسبب اصلی طیف وسیعی از بیماریها میدانند. گاهی آدم با خودش فکر میکند: «حالا چند کیلو اضافه دارم، چه اهمیتی دارد؟» اما وقتی کمی دقیقتر میشویم، میبینیم عواقبی دارد که ممکن است یک عمر گریبانمان را بگیرد.
یک مثال بزنم. دوستی دارم به اسم نسرین که سالهاست در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند و اغلب روزها از صبح تا شب پشت میز مینشیند و با رایانه کار میکند. خودش میگفت: «قبلاً یه کمی تپل بودم، ولی حالا وقتی از پلهها بالا میرم نفسم میگیره، دیگه مثل قبل سرحال نیستم، نمیتونم بدوم یا ورزش کنم.» وقتی از او پرسیدم آخرین بار چه زمانی برای چکآپ پزشکی رفتی، با خنده گفت: «چی بگم دکتر، وقتشو پیدا نمیکنم!» خلاصه، بعد از اصرار و التماس من، یک سونوگرافی ساده و آزمایش خون انجام داد. نتیجهاش شگفتآور بود: کبد چرب گرید ۲.
نسرین اصلاً فکر نمیکرد اضافهوزن میتواند باعث کبد چرب شود. او حتی تصورش را هم نمیکرد که نوجوانان و جوانان هم به این مشکل مبتلا میشوند. اما چربی اضافه راهش را به کبد او باز کرده بود، چون کبد جاییست که نقش مهمی در سوختوساز چربیها و قندها دارد. وقتی ورودی چربی بیش از حد باشد، عملکرد این اندام حیاتی دچار اختلال میشود و اصطلاحاً میگوییم فرد دچار کبد چرب شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند، ممکن است به سیروز کبدی یا التهاب مزمن هم منجر شود که داستانش دیگر واقعاً تلخ است.برای درمان چاقی کافیست به وبسایت دکتر سعید شمس مراجعه نمایید دکتر سعید شمس یکی از بهترین جراح های چاقی در ایران میباشند از خدمات این کلینیک میتوانیم به درمان چاقی، اسلیو معده و … اشاره نماییم .
جالب اینجاست که اسم «کبد چرب» خیلی هم ترسناک به نظر نمیرسد، اما میتواند آغازگر یک زنجیره معیوب در بدن باشد. بنابراین، یکی از بیماریهای مرتبط با چاقی، همین کبد چرب است که متأسفانه در جامعه امروز خیلی هم فراگیر شده؛ بهویژه با رواج فستفودها، سبک زندگی کمتحرک و استرسهای روزمره. من یک نسخه ورزشی به نسرین دادم! گفتم: «باشگاه رفتن نخواستی بری، لااقل روزی نیم ساعت پیادهروی کن، جلوی آسانسور رو خط بکش و غذاهای چرب و پرقند رو کمتر مصرف کن.» اوایل سختش بود، اما رفتهرفته یاد گرفت برای سلامتیاش وقت بگذارد. حالا هم که گاهی میبینمش، روحیهاش شادابتر است و میگوید «وقتی لباسام اندازهم میشه، انگار دنیا رو بهم میدن!»
اما داستان به کبد چرب ختم نمیشود. بیماری دیگری که حتماً زیاد دربارهاش شنیدهاید، دیابت نوع ۲ است. معمولاً هروقت سخن از قند خون و انسولین به میان میآید، به یاد افراد مسن میافتیم، ولی واقعیت این است که دیابت نوع ۲ در افراد با اضافهوزن یا چاقی، بهخصوص اگر زمینه ژنتیکی هم داشته باشند، بسیار شایع است. چرا که سلولهای بدن در این وضعیت به انسولین مقاومت نشان میدهند؛ یعنی انسولین هست، اما نمیتواند قند خون را بهدرستی وارد سلولها کند. در نتیجه، قند خون بالا میرود و فرد به دیابت مبتلا میشود.
شاید بپرسید «حالا چه ربطی به چاقی دارد؟» ربطش این است که بافت چربی اضافه میتواند حساسیت سلولها به انسولین را کاهش دهد. ضمن اینکه افراد چاق عموماً رژیم غذایی مناسبی ندارند و ممکن است خوراکیهای حاوی قند و شکر بالا مصرف کنند. من بیماری داشتم که با ناراحتی میگفت: «من خیلی شکموام، آخه بگین چهکار کنم؟ شیرینی و دسر دوست دارم، برنج هم که غذای اصلیمونه، هرچی کمتر میخورم باز چاقتر میشم!» راستش را بخواهید مقصر فقط او نبود؛ سبک زندگی و فرهنگ غذایی ما نیز به این مشکلات دامن میزند.
اما با این حال، اگر فردی متوجه شود قند خونش رو به افزایش است، قبل از اینکه کار به جاهای باریک مثل تزریق انسولین برسد، میتواند با انتخاب یک رژیم معقول و انجام ورزش منظم، مانع پیشرفت دیابت شود. خبر خوب اینکه اضافهوزن اصلاحشده اغلب میتواند بهطور قابل توجهی قند خون را کنترل کند.
بنابراین، دیابت نوع ۲ از جمله بیماریهای شایع مرتبط با چاقی است که اگر کنترل نشود، کلی دردسر برای قلب، کلیه، عروق و حتی چشم ایجاد میکند.
صحبت از قلب شد. از دیگر عواقب ناگوار چاقی، ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی است. بهطورکلی، هرچه وزن بدن بالاتر برود، قلب باید بیشتر کار کند تا خون را به همه نقاط بدن برساند. اگر بخواهم به زبان ساده توضیح دهم: تصور کنید در دستتان یک پمپ آب دارید که باید یک خانه معمولی را آبرسانی کند. حالا اگر آن خانه تبدیل به یک مجتمع چندطبقه با چندین واحد شود، آیا آن پمپ کوچک جواب میدهد؟ خیر؛ باید فشار آن را بالا ببریم و قطعات قویتری داشته باشیم. در بدن انسان هم، وقتی وزن بالا میرود، فشار به قلب زیاد میشود و رگهای خونی هم مجبور میشوند گنجایش بیشتری داشته باشند. تمام این فشار اضافی، خطر ابتلا به فشار خون بالا، تنگی عروق کرونر و سکتههای قلبی را افزایش میدهد.
حالا اگر سبک زندگی فرد همچنان سیگار کشیدن، استرس مداوم و غذای پرچرب باشد، همه اینها روی هم جمع میشوند و احتمال بروز بیماری قلبی را دوچندان میکند. یک فامیل دور داشتیم که همیشه میگفت: «من اصلاً مشکلی ندارم، قلبم مثل ساعت کار میکنه.» اما وقتی ۵۵ ساله شد، متأسفانه به سکته قلبی دچار شد. بعدها مشخص شد بالارفتن فشار خون و چربی خونش او را به این روز انداخته است. خودش همیشه با حسرت میگفت: «کاش چند سال پیش کمی مراعات میکردم و اینقدر همبرگر و پیتزا با نوشابه نمیخوردم.» البته مراقبتهای بعد از جراحی قلب، باعث شد وزنش را پایین بیاورد و او حالا حسرت میخورد که ای کاش زودتر به فکر پیشگیری میافتاد.
اگر از درد مفاصل حرفی نزنیم، ظاهراً داستان بیماریهای چاقی کامل نمیشود. روی زانوهایتان دست بگذارید و آن را کمی خم کنید؛ این مفاصل در طول روز چه فشارهایی را تحمل میکنند؟ هرچه وزن بیشتر باشد، فشار بیشتری هم به آنها وارد میشود. برخی افراد که دچار اضافهوزن شدید هستند، خیلی زود در ناحیه زانو یا کمر، درد و ساییدگی غضروف پیدا میکنند. یکی از دوستانم که عاشق کوهپیمایی بود، پس از دوران دانشجویی حسابی چاق شد. وقتی برای کوه رفتن دعوتش میکردیم، میگفت: «زانوهام طاقت ندارن، احساس میکنم زانو یه پیرمرد ۸۰ ساله شدم!» اگر این فرسایش مفاصل ادامه پیدا کند، ممکن است فرد به عمل جراحی تعویض مفصل هم نیازمند شود. در حالی که حفظ وزن ایدهآل و انجام ورزشهای تقویتی تا حد زیادی از این عوارض پیشگیری میکنند. این را هم بگویم که نشستنهای طولانیمدت پشت میز کار و کمتحرکی، افزون بر ایجاد چاقی، ماهیچههای اطراف مفاصل را نیز ضعیف میکند و احتمال آسیبدیدگی را بالا میبرد. پس اگر کارمند هستید یا مدت زیادی پشت کامپیوتر مینشینید، یادتان باشد هر یکی دو ساعت یک بار بلند شوید، چند قدم راه بروید، کمی زانو و کمرتان را بکشید تا عضلاتتان از رخوت نجات پیدا کنند.
گذشته از اینها، یک بیماری کمتر شناختهشده به نام آپنه خواب هم با چاقی ارتباط تنگاتنگ دارد. اگر دیدید یکی از نزدیکانتان در خواب خرناس بلندی میکشد و گاهی بهطور ناگهانی تنفسش قطع میشود، به احتمال زیاد آپنه خواب دارد. در این اختلال، بافتهای نرم گلو در هنگام خواب جلوی مجرای تنفسی را میگیرند و فرد بهصورت مکرر دچار توقف کوتاهمدت تنفس میشود. البته همیشه این مشکل مختص افراد چاق نیست، اما اضافهوزن و چربی دور گردن قطعاً خطر را بیشتر میکند. آپنه خواب فقط به خرناس منجر نمیشود؛ بلکه باعث میشود فرد نتواند خواب عمیق و باکیفیتی داشته باشد و در طول روز احساس خستگی و خوابآلودگی مفرط میکند. از طرفی، کمبود اکسیژن میتواند به فشار خون بالا و حتی مشکلات قلبی هم دامن بزند. من شخصاً بیماری داشتهام که در جلسات کاری مدام چرت میزد، پزشک توصیه کرد تست خواب بدهد و معلوم شد آپنه خواب شدید دارد. جالب اینکه تا وزنش را ۱۰ کیلو کاهش داد، آن خرناسهای بلندش کمتر شد و خواب راحتتری هم داشت.
حالا ممکن است عدهای بگویند: «باشه، فهمیدیم چاقی خطرناکه و انواع بیماریها رو داره، ولی چرا من چاق میشم؟» واقعیت این است که دلایل مختلفی میتواند دستبهدست بدهد تا ما ناگهان با ترازو دشمن شویم. مهمترین عامل، عدم تعادل بین کالری دریافتی و کالری مصرفی است. یعنی ما بیشتر از نیاز بدنمان غذا میخوریم و در عین حال تحرک چندانی هم نداریم. در زندگی مدرن، ماشینیشدن فعالیتها باعث شده کالری مصرفی روزانه ما بسیار کمتر از نسلهای قبلی باشد. از طرف دیگر، خوراکیهای پرکالری، چرب و شیرین همیشه دم دست ما هستند. بسیاری از غذاهای بستهبندیشده که در سوپرمارکتها میبینید، حاوی افزودنیها و قندهای پنهان هستند. طبیعی است که اگر هر روز دوغ گازدار، ساندویچ سرشار از سس مایونز، یا نوشیدنیهای حاوی شکر بالا مصرف کنیم، روزبهروز وزنمان رو به افزایش میرود.
ژنتیک هم در چاقی نقش دارد، اما این که بگوییم «من ژنتیکی چاقم» دلیل کافی برای بیتحرکی یا افراط در خوردن نیست. چون حتی اگر زمینه ژنتیکی داشته باشید، با انتخاب شیوه زندگی سالمتر، میتوانید تا حد زیادی مانع بروز اضافهوزن شدید بشوید. همچنین، برخی از اختلالات هورمونی مانند کمکاری تیروئید یا سندروم تخمدان پلیکیستیک در بانوان نیز میتواند به اضافهوزن منجر شود. داروهای خاص، مانند استروئیدها و ضدافسردگیها هم گاهاً باعث افزایش اشتها و تغییر متابولیسم بدن میشوند. با این حال، در اغلب موارد، سبک زندگی ماست که حرف اول را میزند.
من همیشه وقتی صحبت از بیماریهای مرتبط با چاقی میشود، یاد ضربالمثل قدیمی «پیشگیری بهتر از درمان» میافتم. خیلیها فکر میکنند برای داشتن تناسب اندام باید هزینههای گزاف باشگاه بدنسازی و تجهیزات ورزشی بپردازند یا زیر تیغ جراحی بروند. اما اگر بخواهیم واقعبین باشیم، پیشگیری از چاقی از همان عادتهای ساده روزمره آغاز میشود. برای مثال، بهجای اینکه هر روز با آسانسور به طبقه چهارم بروید، پلهها را انتخاب کنید؛ صبحها بهجای یک شیرینی خامهای، شاید بتوانید چند برش سیب تازه میل کنید؛ یا بعد از صرف ناهار، یک پیادهروی ۱۰ دقیقهای دور اداره یا منزل داشته باشید. اینها شاید خیلی پیشپاافتاده به نظر برسد، اما تغییرات کوچک هستند که به تغییرات بزرگ منتهی میشوند.
همچنین باید به اهمیت خواب کافی اشاره کنم. خواب ناکافی و بیکیفیت میتواند باعث افزایش هورمون گرلین (هورمون گرسنگی) و کاهش لپتین (هورمون سیری) شود. به همین خاطر، وقتی یک شب تا دیروقت بیدار میمانیم، روز بعد تمایل بیشتری به خوردن غذاهای پُرکالری داریم. این یکی از آن جزئیاتیست که شاید کمتر کسی به آن فکر کند، اما واقعاً تأثیرگذار است. من بیمارانی داشتهام که مدام تا نیمهشب در شبکههای اجتماعی وقت میگذرانند و صبحها با خستگی بیدار میشوند. نتیجهاش این میشود که بدنشان به غذاهای قندی و پرچرب گرایش پیدا میکند تا انرژی ازدسترفته را جبران کند. حالا در این میان، یک ماشین چاقی درست کردهایم که سوختش بیتحرکی و پرخوری و کمخوابی است.
با وجود همه این توضیحات، اگر به هر دلیلی دچار چاقی هستید، ناامید نشوید. خبر خوب این است که حتی کاهش وزن ۵ تا ۱۰ درصدی میتواند تأثیر قابل توجهی در بهبود وضعیت بدن داشته باشد. مثلاً اگر فردی ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشته باشد و بتواند وزنش را به ۹۰ کیلو برساند، ممکن است فشار خونش تنظیم شود، سطح قند خون پایین بیاید و درد زانوهایش کمتر شود. این مسئله بارها و بارها در تحقیقات علمی ثابت شده است. توصیه میکنم اگر اضافهوزن دارید، گام به گام به سمت تغییر الگوی غذا خوردن و ورزش بروید. نیازی نیست رژیمهای سخت یا گرسنگی کشیدن بیملاحظه را پیشه کنید. گاهی یک اصلاح کوچک در برنامه غذایی، مثل حذف نوشابه یا کمکردن نان و برنج، در طولانیمدت معجزه میکند. یکی از دوستانم همیشه میگفت: «من عاشق برنجم، ولی از وقتی یه کفگیر کم کردم، تو دو ماه ۴ کیلو کم کردم، بدون هیچ عذابی!» واقعاً هم درست میگفت؛ تغییرات کوچک اما پیوسته در نحوه غذا خوردن و تحرک، اصلیترین رموز کاهش وزن سالم هستند.
اهمیت مشاوره با متخصص تغذیه و پزشک را هم فراموش نکنید. آنها میتوانند با توجه به شرایط بدن شما، بهترین برنامه غذایی و ورزشی را ارائه کنند. همینطور، اگر وزن خیلی بالایی دارید یا دچار عوارض جدی هستید، ممکن است جراحیهای لاغری (مثل بایپس معده یا اسلیو معده) به شما پیشنهاد شود. البته عمل جراحی راهیست که عموماً بهعنوان آخرین گزینه در نظر گرفته میشود، چراکه محدودیتها و عوارض خودش را دارد. پس بهتر است ابتدا با روشهای اصلاح سبک زندگی و احتمالأ دارودرمانی اصولی، وزن را کنترل کنید. من شخصاً کسانی را دیدهام که بعد از جراحی، اگرچه وزن کم کردهاند، ولی به علت عدم پیروی از دستورالعملهای تغذیهای، دچار مشکلات دیگری شدهاند. در نتیجه، هیچ روشی جادویی نیست؛ بلکه اراده و پیگیری مستمر شماست که نتیجه را رقم میزند.
یکی دیگر از پیامدهای آزاردهنده چاقی، تأثیر آن بر سلامت روان است. شاید فکر کنیم بیماری فقط مربوط به جسم است، اما وقتی فردی با اضافهوزن روبهرو میشود، ممکن است احساس خجالت، خودسرزنشی، یا حتی افسردگی هم داشته باشد. جامعه در برخی موارد، افراد چاق را تحقیر میکند یا نیش و کنایه میزند. این فشار اجتماعی باعث میشود فرد منزوی شود، یا بدتر از آن، برای کاهش وزن به شیوههای اشتباه مثل رژیمهای عجیبوغریب یا مصرف قرصهای خطرناک متوسل گردد. گاهی وقتی پای درد دل افراد چاق مینشینی، میبینی که آنها از حرفهای دیگران بیشتر از مشکلات جسمانی اذیت میشوند. پس یادتان باشد اگر در اطرافتان فردی با اضافهوزن وجود دارد، تحقیرش نکنید. بلکه با او همدلی داشته باشید و اگر کمکی از دستتان برمیآید، دریغ نکنید. شاید یک پیادهروی دونفره یا پیشنهاد یک دستور غذایی سالم و خوشمزه بتواند او را امیدوار کند.
مضاف بر این، استرس و اضطرابهای روزمره هم میتوانند در افزایش وزن نقش داشته باشند. بعضی از ما وقتی مضطرب میشویم، تمایل داریم بیشتر غذا بخوریم، آن هم چه غذاهایی؟ معمولاً شیرینی و شکلات و چیپس و تنقلات. این را «خوردن احساسی» میگویند. در واقع، برای تسکین هیجانات منفی، به غذا پناه میبریم. شاید در کوتاهمدت آراممان کند، اما در درازمدت روی ترازو تأثیر خودش را میگذارد. پس اگر استرستان بالاست، حتماً به فکر مدیریت آن باشید. هر کس روشی دارد؛ یکی با یوگا آرام میشود، دیگری با ورزش هوازی، یکی هم با کتاب خواندن یا گپوگفت با دوستان. مهم این است که به جای حمله به یخچال، راه بهتری برای کنترل استرس پیدا کنیم.
به جز مواردی که تا حالا گفتیم، بیماریهای مرتبط با چاقی دامنه گستردهتری دارند. مثلاً برخی سرطانها، مثل سرطان روده بزرگ یا سینه، میتوانند با اضافهوزن خطرشان افزایش یابد. همچنین، مسائل مربوط به باروری در بانوان و عملکرد هورمونی در آقایان نیز ممکن است تحت تأثیر وزن قرار بگیرد. برخی تحقیقات علمی نشان دادهاند که درصد ابتلا به سندروم تخمدان پلیکیستیک و مشکلات قاعدگی در زنانی که چاق هستند، بیشتر است. آقایان چاق هم گاهاً با کاهش سطح تستوسترون و مشکلات باروری مواجه میشوند.
دیگر اینکه حتی مشکلات پوستی نظیر عرقسوز شدن مکرر، عفونتهای قارچی در چینهای پوستی یا تیرگی برخی نواحی پوست (مثلاً در گردن یا زیر بغل) میتواند با چاقی مرتبط باشد. به این پدیده آخری «آکانتوز نیگریکانس» میگویند که اغلب در همراهی با مقاومت به انسولین دیده میشود. در چنین حالتی، پوست در بخشهای چینخورده بدن تیره و مخملی میشود و گاه خارش هم دارد. همه این مسائل، لزوماً برای همه افراد چاق رخ نمیدهد، اما احتمال رخدادنشان به طرز معناداری بالاتر است. پس با یک مشاهده کلی میتوان فهمید که چاقی چگونه مثل یک عامل خطر چندوجهی، روی ارگانهای مختلف بدن اثر منفی میگذارد.
اگر بخواهم داستان را جمعبندی کنم، باید بگویم چاقی شبیه میهمان ناخواندهای است که وقتی وارد خانهتان میشود، نهتنها خودش کلی جای اضافی اشغال میکند، بلکه دوستان ناخلفش را هم دعوت میکند و تبدیل به جشن مفصلی از بیماریها میشود. پس بهتر است در همان ابتدای کار، مانع از ورود این میهمان شوید یا اگر هست، خوشخدمتی نکنید تا خیلی ریشه ندواند. در واقع، اگر فردی اضافهوزن دارد، هرچقدر زودتر به فکر اصلاح شیوه زندگیاش بیفتد، راحتتر از عواقبش نجات پیدا میکند. شاید در ظاهر بگویید: «من عاشق فستفودم یا وقت ورزش ندارم.» اما عوارض چاقی به هیچکدام از این بهانهها کاری ندارد. بالاخره روزی در قالب کبد چرب، قند خون بالا، درد زانو، تنگی نفس یا چیزی شبیه آن خودش را نشان میدهد.
راستش را بخواهید، نمیخواهم روی یک صندلی بالاتر بنشینم و موعظه کنم. خود من هم در دورهای از زندگی، حدود ۱۰ کیلو بیشتر از وزن متعادل بودم و با یک آنالیز ساده دریافتم پرخوریهای عصبی و بیتحرکی ام باعث این اضافهوزن شده است. وقتی تصمیم گرفتم کمی بیشتر راه بروم، شبها زودتر بخوابم و مصرف قند و شیرینی را کنترل کنم، دیدم وزنم ظرف چند ماه پایین آمد و از آن مهمتر، دیگر هنگام بالا رفتن از پلهها نفسم بند نمیآمد. پس این راهیست که خودم تجربه کردهام و میدانم با عادات ساده روزمره میشود قدمهای مؤثری در پیشگیری از چاقی برداشت.
در مجموع، بیماریهای مرتبط با چاقی مثل اعضای یک خانواده بدقلق هستند که در کنار هم زندگی میکنند: دیابت نوع ۲، بیماریهای قلبی-عروقی، فشار خون بالا، کبد چرب، آپنه خواب، دردهای مفصلی، انواع سرطان و دیگر مشکلات جسمی و روانی. اینها ممکن است یکییکی یا چندتایی وارد زندگیمان شوند و رفاه و سلامتی ما را سلب کنند. خبر خوش هم این است که همگی با کنترل وزن و رسیدن به تناسب نسبی، تا حد زیادی قابل پیشگیری یا بهبودند. برای رسیدن به این تناسب هم لازم نیست داروی جادویی داشته باشید یا رژیمهای شکنجهگونه بگیرید؛ فقط کافیست کمی دقیق شوید که در طول روز چه میخورید، چقدر میخورید و چقدر تحرک دارید. گاهی یک دفترچه یادداشت روزانه برای ثبت خوراکیها، باعث میشود بفهمید چقدر ناخودآگاه در بین وعدهها تنقلات مصرف میکنید. همچنین، پیدا کردن یک برنامه ورزشی ساده و مداوم، مثلاً ۳۰ دقیقه پیادهروی یا دوچرخهسواری، میتواند شروع مناسبی باشد. اگر هم بیماری خاصی دارید یا دارویی مصرف میکنید، حتماً زیر نظر پزشک این برنامه را اجرا کنید.
در نهایت، چیزی که نباید فراموش کنیم این است که عدد روی ترازو تنها یک شاخص است. گاهی فردی که BMI بالایی دارد، واقعاً قوی و سالم است و مشکل خاصی هم ندارد. بعضیها هم در ظاهر لاغر به نظر میرسند، اما درصد چربی بدنشان بالاست یا رژیم غذایی ناسالم دارند. با اینحال، آمار نشان میدهد که احتمال بروز بیماریهای یادشده در افراد چاق بیشتر از افراد با وزن نرمال است. بنابراین، اگر نشانههای اولیه مثل نفستنگی در فعالیتهای معمولی، خستگی زودرس، درد مفاصل، بالا بودن قند خون یا چربی خون را میبینید، بد نیست به فکر یک تغییر سبک زندگی جدی باشید.
چاقی چیزی نیست که بشود با گفتن «بیخیال، حالا بعداً لاغر میشم» از کنار آن گذشت. ارزشش را دارد که مقداری وقت و حوصله خرج کنیم تا بدنمان را سالم نگه داریم. مخصوصاً در زمانهای که با افزایش سرعت زندگی، استرسهای شغلی و اجتماعی، و رواج غذاهای صنعتی روبهرو هستیم. گاهی یک تغییر کوچک در عادتهایتان تأثیری بزرگ بر آینده سلامتیتان دارد. من همیشه این جمله را برای خودم تکرار میکنم: «بدن ما، خانه روح ماست.» هر چقدر هم مشغله داشته باشیم، اگر نتوانیم سلامت جسممان را تضمین کنیم، همه چیز از هم میپاشد. پس کمی بیشتر به آنچه میخوریم و شیوهای که زندگی میکنیم فکر کنیم.
امیدوارم این گفتوگوی دوستانه، دستکم تلنگری باشد تا به وضعیت بدنتان نگاهی دوباره بیندازید. اگر لازم است، از همین امروز شروع کنید و قدمبهقدم جلو بروید. اینکه سالهاست عادت به خوردن هلههوله داریم، دلیل نمیشود نتوانیم آن را تغییر دهیم. یا اگر فکر میکنید استعدادی در ورزش ندارید، حداقل میتوانید چند حرکت ساده در خانه انجام دهید. یک روزی از همین روزها که احساس میکنید بدنتان سبُکتر شده یا نتایج آزمایش خونتان بهبود یافته، قطعاً به خودتان افتخار میکنید که برای سالم ماندن تلاش کردهاید. در نهایت، این شمایید که تصمیم میگیرید به مهمان ناخوانده (چربیهای اضافی) دست رد بزنید یا بگذارید در خانه سلامتتان جا خوش کند. من که پیشنهاد میکنم در را قفل کنید و کلیدش را گم کنید!
ارادتمند شما که در این گفتوگوی طولانی و پرپیچوخم همراه بودید. امیدوارم هرجا که هستید، تنتان سلامت باشد و روحتان شاد. اگر هم احیاناً تصمیم گرفتید از فردا ورزش را شروع کنید، همین حالا لیست آهنگهای مورد علاقهتان را آماده کنید تا هنگام پیادهروی و تحرک، روحیه بگیرید و از این تغییر، تجربهای لذتبخش بسازید. نوش جان زندگی!
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0