بحران روحی یا فروپاشی عصبی به عنوان یک وضعیت پریشانی شدید روانی استفاده میشود. این وضعیت معمولاً به دورهای کوتاه مربوط میشود و ممکن است ناشی از استرس شدید، ضربهها یا رویدادهای دیگر در زندگی باشد. علائم بحران روحی شامل اضطراب، افسردگی، بیخوابی، مشکل در تمرکز و افکار خودکشی میشود. در صورت داشتن بحران روحی،
بحران روحی یا فروپاشی عصبی به عنوان یک وضعیت پریشانی شدید روانی استفاده میشود. این وضعیت معمولاً به دورهای کوتاه مربوط میشود و ممکن است ناشی از استرس شدید، ضربهها یا رویدادهای دیگر در زندگی باشد. علائم بحران روحی شامل اضطراب، افسردگی، بیخوابی، مشکل در تمرکز و افکار خودکشی میشود. در صورت داشتن بحران روحی، مهم است که به دنبال کمک حرفهای بگردید. درمان ممکن است شامل مشاوره، داروها یا ترکیبی از هر دو باشد.
این نوع بحران زمانی رخ میدهد که فرد به شدت و ناگهانی اضطراب دچار میشود. این وضعیت ممکن است با علائمی مانند تپش قلب، تنگی نفس، سرگیجه و ترس از مرگ همراه باشد. در موارد شدید، حملات پنیک نیز رخ میدهد.
این نوع بحران زمانی رخ میدهد که فرد به شدت و ناگهانی افسرده میشود. علائم آن شامل غم و اندوه عمیق، از دست دادن علاقه به فعالیتها، بیخوابی یا پرخوری و افکار خودکشی میشود.
بحران سایکوتیک زمانی رخ میدهد که فرد توهم یا هذیان دارد. توهم به معنای داشتن ادراکاتی از چیزهایی است که در واقعیت وجود ندارند، در حالی که هذیان باورهای نادرستی است که ضمن عدم وجود شواهدی مثبت، مورد قبول قرار میگیرند.
این نوع بحران زمانی رخ میدهد که فرد به طور جدی به انجام خودکشی فکر میکند یا آن را انجام میدهد.
این نوع بحران زمانی رخ میدهد که فرد یک رویداد آسیبزا مانند تصادف رانندگی، حمله یا فاجعه طبیعی را تجربه میکند.
علائم و شدت بحران روحی میتواند در افراد مختلف متفاوت باشد. بعضی افراد ممکن است تنها چند علامت را تجربه کنند، در حالی که دیگران ممکن است علائم شدیدتری داشته باشند که قدرت فعالیت و کارکردشان را کم میکند. بررسی مراحل بحران روحی در روانشناسی و مدیریت آنها بسیار مهم است.
– ترس از اخراج یا ناامنی شغلی
– فشار کاری بیش از حد و حجم کار زیاد
– مهلتهای کوتاه و اضطراب ناشی از عدم اتمام به موقع کار
– احساس بیارزشی و نارضایتی از شغل
– کاهش انگیزه و خستگی مداوم
– احساس غم، اندوه و ناامیدی
– تغییر در اشتها و الگوی خواب
– خستگی و خستگی جسمی و روحی
– علاقه کم به شغل
– کاهش تعهد و کارآیی
– کاستی در تمرکز و حافظه
ممکن است برخی از این مشکلات به تجربهها و تروماهای کودکی مرتبط باشند که در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند. بنابراین، برای مدیریت مراحل بحران در روانشناسی، مهم است از کسی که در این زمینه تخصص دارد، کمک بگیرید.
برای مدیریت بحران، ضروری است که با مراحل آن آشنا باشید. مراحل بحران در روانشناسی شامل پنج مرحله مختلف هستند که هر مرحله در آن فرد در شرایط خاص و متفاوتی قرار دارد.
– در این مرحله، فرد گیج و مبهوت است و ممکن است نکاتی را انکار کند.
– احساسات و هیجاناتش به شدت بالا و ناپایدار هستند.
– در این مرحله، فرد به دنبال مقصر میگردد و ممکن است عصبانی باشد؛ از خود، دیگران یا شرایط عصبانیت نشان میدهد.
– احساس بیعدالتی و ناامیدی میکند.
– در این مرحله، فرد سعی میکند با هر طریقی که شده، از بحران نجات پیدا کند؛ ممکن است حتی با خدا یا معجزه معامله کند. اما این مرحله در بیشتر موارد کارآمد نیست و به افسردگی منجر میشود.
– ممکن است به دنبال راههایی برای تغییر گذشته باشد که عملاً بیفایده است.
– در این مرحله، فرد احساس غم و اندوه عمیقی میکند و ممکن است از دنیا و آینده ناامید باشد.
– علائم جسمی نیز ممکن است شامل بیخوابی و کاهش اشتها باشد.
– در این مرحله، فرد بحران را میپذیرد، اما این اتفاق زمانی رخ میدهد که فرد بتواند افسردگی خود را کنترل کند.
– فرد در تلاش است تا راههایی برای سازگاری با شرایط جدید پیدا کند و برنامهریزی برای آینده را آغاز کند.
مهم است که بدانید، این پنج مرحله تکمیل میشوند زمانی که فرد دچار مشکلات روحی جدی از گذشته نباشد. اگر فرد در یک دوره افسردگی قرار دارد و سپس با بحرانی مواجه شود، وضعیت بسیار دشوارتر خواهد بود.
مراحل بحران در روانشناسی شامل 5 مرحله است و برخی افراد ممکن است به خوبی این مراحل را طی کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است ناامید شوند و با شکست مواجه شوند. در این مواقع، مهم است که به یک متخصص روانشناسی مراجعه کنید تا در طی کردن این مراحل به شما کمک کند و در صورت لزوم، از داروهای مناسب استفاده کنید.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0